سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسائل حقوقی

اجرت المثل چیست نحوه دریافت آن چگونه است

 

 

 

جرت المثل چیست تعریفش می تواند مبلغ کاری باشد که یک فرد انجام داده است و یا جبران خسارت به خاطر استفاده از مال یا فعاللیت شخص دیگری و مواردی از این دست باشد . مثال اجرت المثل ایام تصرف (در مورد استفاده از مال دیگزی) یا اجرت المثل ایام زوجیت (در مورد استفاده از فعالیت همسر) و غیره است.

البته هر روشی که دو طرف برای جبران خسارت پیش بینی کرده باشند نسبت به اجرت المثل اولویت دارد  که به این موضوع اجرت المسمی می گویند و قاضی باید از آن تبعیت کند. زیرا با توجه به این اصل که هر فردی در انتخاب و اراده خود آزاد است(اصل آزادی اراده) ، افراد هم در بستن قرارداد( انعقاد عقود) برای خود آزادند . مخصوصا عقدهایی که طبق ماده 10 قانون مدنی بسته شده باشند . اما در صورت نبود قرارداد یا توافق ، دادگاه طبق قانون اجرت المثل را تعیین می نماید.

 

اجرت المثل و اجرت المسمی: 

 منظور از اجرت المثل مبلغی است که برای انجام کاری دریافت می شود که دو طرف نسبت به آن با یکدیگر توافقی نکرده باشند و یا قراردادی بین آنها نباشد. اما اگر بین افراد قراردادی تنظیم شده باشد مبلغی که در آن آمده است اجرت المسمی نامیده می شود.پس در صورت نبودن قرارداد مبلغی که پرداخت می شود اجرت المثل است که مبلغ آن توسط دادگاه تعیین می شود که می تواند نسبت به اجرت المسمی مبلغ کمتری یا بیشتری باشد که دادگاه آن را در حکم نهایی خود ذکر می کند و در صورت وجود قرارداد مبلغی که پرداخت می شود اجرت المسمی است.

 اجرت المثل ایام زوجیت: 

همینکه عقد نکاح (ازدواج) بین زن و شوهر انجام شد یک سری حقوق مالی برای زن در نظر گرفته می شود که یکی از آنها دریافت اجرت المثل است.زنان در طول روز کارهای مختلفی را در خانواده انجام می دهند که شرع و قانون برای انجام آنها مبلغی را درنظر میگیرند؛ برای نمونه می توان به پخت و پز و شستشو و انجام کلیه کارهای خانه و یا شیردادن به فرزندان اشاره کرد.

از نظر قانونی و شرعی این پول به عنوان اجرت المثل درنظر گرفته می شود و هیچ منع قانونی برای دریافت آن از سوی زن وجود ندارد. بر اساس قانون مدنی چنانچه زن کارهایی را که شرعاَ بر عهده او نبوده و عرفاَ برای آن کار اجرت المثل وجود دارد  و به دستور مرد انجام شده باشد و این موضوع برای دادگاه ثابت شود،  دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می دهد؛ مگر اینکه زن قصد مجانی انجام دادن آن کارهای منزل را داشته باشد.

پس طبق قانون زن برای کارهایی که شرعاَ برعهده او است نمی‌تواند اجرت المثل مطالبه نماید هر چند به درخواست مرد باشد مانند عمل زناشویی اما کارهایی مانند آشپزی و نظافت منزل و یا حتی شیر دادن نوزاد جزوه کارهای شرعی و قانونی نیست و زن می تواند اجرت المثل انجام آن کارها را دریافت کند.

 اجرت المثل ایام نامزدی: 

باتوجه به اینکه زن و مرد در دوران نامزدی معمولا جدا از همدیگر زندگی می‌کنند و تا قبل از مراسم رسمی در یک منزل مشترک نیستند، بنابراین بحث اجرت المثل در دوران نامزدی منتفی است.

 اجرت المثل به چه زنی تعلق می گیرد؟ 

معمولا تمام زنانی که درخانه شوهر خدماتی انجام می دهند مستحق اجرت المثل هستند و فقط کافی است که برای کارهایی که انجام می دهند قصد تبرع (یعنی مجانی کار کردن) نداشته باشد. اجرت المثل برای زن می تواند هم در ازدواج دایم و هم در ازدواج موقت باشدو تفاوتی در نوع ازدواجی که زن و مرد انجام می دهند ندارد.

 اجرت المثل زن شاغل: 

طبق قانون زن مالک دارایی و پولی است که خود در زمان اشتغال و بابت شغلی که دارد ، بدست می آورد و مرد حق مطالبه و دریافت آن مبلغ را ندارد،پس طبق قانون زن وظیفه ای بابت خرج کردن درآمد خود در منزل مشترک ندارد. اما با توجه به اینکه زن شاغل،وقت کمتری برای کارهای منزل دارد معمولاَ اجرت المثل کمتری برای او در نظر گرفته می شود.

 شرایط پرداخت اجرت المثل ایام زوجیت: 

– طلاق به دلیل انجام ندادن وظایف زناشویی از سمت زن و بدرفتاری و بداخلاقی او نباشد.(اگر زن در زندگی زناشویی ناشزه شناخته شود(یعنی از همسر خود تمکین نکند و نافرمانی داشته باشد) و اعمال زناشویی را به درستی انجام ندهد مستحق دریافت اجرت المثل نیست).

– انجام کارهای منزل توسط زن به قصد تَبَرُّعی (مجانی کار کردن) نباشد زیرا اگر این مورد در دادگاه ثابت شود زن مستحق اجرت المثل نیست.(ممکن است زن در زندگی مشترک در مقابل کارهایی که انجام می دهد قصد دریافت هیچ مبلغی را نداشته باشد و کارهای منزل را مجانی انجام دهد، که در این صورت شوهر باید اثبات کند که زن کارها را به صورت رایگان و مجانی انجام داده است.)

 تفاوت نفقه و اجرت المثل ایام زوجیت: 

در واقع اجرت المثل نوعی دستمزد و مبلغ زحمت زن برای کارهایی است که در طول زندگی مشترک انجام داده است.اجرت المثل زمان زناشویی(ایام زوجیت) کارهایی است که در طول زندگی مشترک توسط زن انجام شده که شرعاَ بر عهده او نبوده است. در صورتیکه نفقه ارتباطی به خدمات و زحماتی که زن در منزل انجام می دهد ندارد و شامل نیازهای اولیه جهت گذران زندگی مانند مسکن، خوراک، پوشاک، هزینه درمان و… می باشد.

طبق قانون حمایت از خانواده دادگاه در هنگام صدور رای طلاق باید تکلیف اجرت المثل ایام زوجیت(زمان زناشویی) و نفقه و تمام حقوق مالی زن را مشخص کند.

اگر زن خواهان دریافت اجرت المثل زمان زناشویی بدون قصد طلاق باشد، باید با استناد به قانون مدنی اقدام کند و یک دادخواست جداگانه که تشریفات قانونی در آن رعایت شده است برای دریافت اجرت المثل تنظیم کند. 

 اجرت المثل همسر متوفی: 

اگر زن در دوران زندگی مشترک مهریه و سایر حقوق مالی خود مانند اجرت المثل خود را دریافت نکرده باشد میتواند پس از فوت همسر خود از اموال باقی مانده و ارث او حقوق مالی خود را دریافت کند.و اگر زن فوت کند حقوق مالی او به وراث او تعلق می گیرد و از بین نمی رود.

انواع اجرت المثل:
1-اجرت المثل ناشی از فعالیت و خدمات اشخاص :
آن چیزی که در قانون با عنوان و اسم اجاره ی اشخاص آمده است می تواند همان اجاره و مبلغ کاری باشد که فرد انجام می دهد.پس زمانی که انسان کاری را برای شخص دیگری انجام میدهد دارای ارزش اقتصادی و مالی است که باید از سوی طرف دیگر جبران شود.
2-اجرت المثل استفاده از مال اشخاص:

قانون در موارد مختلفی مالک را شایسته دریافت اجرت المثل دانسته است . برای مثال می توان به اجرت المثل مورد اجاره(عین مستاجره) اشاره کرد. اگر مدت قرارداد اجاره تمام شود و مستاجر همچنان مورد اجاره را در اختیار داشته باشد و تحویل ندهد، دو حالت دارد .1-مالک به او اجازه داده است که بعد از تمام شدن مدت اجازه ، از آن استفاده کند که در این صورت باید اجرت المثل بپردازد ، مگر آن که مالک اجازه  استفاده مجانی به مستاجر داده باشد.2-بدون اجازه مالک استفاده کند که در این حالت حتما اجرت المثل دریافت می شود .

 اجرت المثل و اجور معوقه: 

اجور معوقه به معنی اجاره بهای پرداخت نشده توسط مستاجر در زمان ایام تصرف، به میزان معین و معلوم بین موجر و مستاجر است.
در دعوای مطالبه اجاره بهای پرداخت نشده مدعی یا مالک با قرارداد یا عقد اجاره ای که میزان آن از قبل معین شده است مبالغی را که مستاجر به او پرداخت نکرده را مطالبه می کند و چونکه مبلغ ماهیانه طبق قرارداد مشخص است نیازی به کارشناسی نیست اما در مطالبه اجرت المثل خارج از قرارداد چونکه مبلغ مشخص نیست نیاز به رجوع به کارشناسی و تعیین دقیق مبلغ به کمک کارشناس رسمی دادگستری است.

 اجرت المثل ایام تصرف 

در تمامی مواردی که اموال شخصی در دست دیگری باشد اجرات المثل ایام تصرف تعلق خواهد گرفت. به عنوان مثال در قرارداد اجاره همینکه مدت منقضی شود عقد اجاره تمام شده و اگر شخص مال دیگری را بدون اجازه و خارج از قراردادی حفظ کند ،چه استفاده کرده باشد یا نفعی نبرده باشد، ملزم به پرداخت اجرت المثل میگردد و مالک آن مال حق مطالبه اجرت المثل اموال خود را دارد و میزان آن در ابتدا با توافق طرفین مشخص می شود و اگر توافقی صورت نگرفت ، توسط کارشناس معین میشود.

دادگاه صالح برای رسیدگی اجرت المثل:

دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای اجرت المثل بستگی به مبلغ مورد نظر دارد که ممکن است در دادگاه صلح (کمتر از 100 میلیون تومان) یا در دادگاه عمومی (بالای 100 میلیون تومان) رسیدگی شود.

 کسر اجرت المثل از مبلغ ودیعه: 

طبق قانون روابط موجر و مستاجر:

در صورتی که‌ موجر(اجاره دهنده) مبلغی به عنوان ودیعه(به زبان عرفی مردم همان پیش پول یا رهن) از مستاجر(اجاره کننده) دریافت کرده باشد، تخلیه و‌ تحویل مورد اجاره از سوی مستاجر زمانی است که موجر مبلغ ودیعه را به مستاجر پس دهد و یا آن مبلغ را به قسمت اجرای احکام دادگاه بسپارد.

اگر موجر ادعا کند که از به مورد اجاره (آپارتمان یا هر مال دیگری) از جانب مستاجر خسارتی وارد شده و یا  مستاجر قبض و شارژ را پرداخت نکرده باشد؛ وظیفه دارد ابتدا دادخواست مطالبه وجه را به دادگاه بدهد و همزمان ، گواهی شکایت را به دفتر شعبه دادگاهی بدهد که در مورد تخلیه رسیدگی می کند. در این صورت اجرا از تسلیم وجه به میزان شکایت شده به مستاجر خودداری می کند و پس از صدور رای دادگاه و کسر مطالبات و مبالغی که به نفع موجر رای صادر شده است باقی مانده مبلغ را به مستاجر پرداخت می کند.

یعنی در صورتی که بین مالک و مستاجر در مورد مبلغ ودیعه اختلافی ایجاد شود ، آن مبلغ  باید به مستاجر یا قسمت اجرا پرداخت شود و بعد از آن موجر بابت خسارات یا اجرت‌المثل دادخواست جداگانه بدهد. و در زمانی که دادخواست به دادگاه صلح یا دادگاه عمومی برود، دادگاه به همان میزان از پرداخت ودیعه به مستاجر جلوگیری می‌کند تا اگر رای به نفع موجر صادر شد، از مبلغ ودیعه خسارت موجر پرداخت شود.

 

برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید


0939-1610222


https://amirkabirlawyers.com/


ملاقات با فرزند بعد از طلاق و زمان و مکان آن

ملاقات با فرزند یعنی چه؟ 

 

ملاقات فرزند ،امروزه تعداد افرادی که طلاق گرفته و از یکدیگر جدا می شوند افزایش پیدا نموده است که در میان این زن و شوهر اصولا فرزند یا فرزندان مشترک وجود دارد که از پدر یا مادر خود جدا می‌شوند

 

و قانون این حق را به پدر یا مادری که جدا از فرزند زندگی می کند می دهد که با فرزند خود ملاقات کند.پس از نظر قانونگذار ملاقات با فرزند به نوعی حق قانونی پدر و مادر برای دیدن فرزند مشترک است و اصولا زمانی رخ می دهد که پدر و مادر از هم جدا شوند.

 

این حق در قانون مدنی آمده است که می گوید: در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر پدر و مادر طفل در یک منزل مشترک زندگی نکنند پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او نیست حق ملاقات با طفل خود را دارد.

 

پس طبق قانون حق ملاقات از سوی پدر یا مادر یک حق طبیعی و قانونی و شرعی است و نمی توان هیچ یک از آنها را از ملاقات با فرزندانشان محروم کرد.

 

 ملاقات با فرزند بعد از طلاق : 

 

بعد از طلاق بین زن و شوهر، طرف مقابلی که فرزند با او زندگی نمی کند حق ملاقات با طفل را دارد که مدت ملاقات را دادگاه تعیین می کند، مگر اینکه طفل بعد از سن رشد و بلوغ نخواهد با پدر یا مادری که زندگی نمی کند ملاقاتی داشته باشد.

 

و در هر صورت هیچ کدام از پدر و مادر حق ندارند برای ملاقات با طفل مانع ایجاد کنند، حتی اگر طرف مقابل فساد اخلاقی داشته باشد.

 

 مجازات ممانعت از ملاقات با فرزند: 

 

در صورتی که مدت زمان ملاقات از سمت دادگاه تعیین شود اما شخصی که حضانت با وی است از ملاقات جلوگیری کند طبق قانون جلب به دادرسی می‌شود و برای او محکومیت کیفری در نظر گرفته خواهد شد.

 

طبق قانون مجازات اسلامی : اگر کسی از دادن طفل که به او سپرده شده در موقع مطالبه اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند امتناع کند به مجازات از چهل و پنج روز تا سه ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.

 

البته دعوای ملاقات با فرزندی که  به سن بلوغ رسیده است مسموع نیست ؛ زیرا شخص بالغ می تواند در خصوص ملاقات خود با دیگران شخصا تصمیم گیری کند و دیگر صغیر محسوب نمی شود پس جهت تعیین ملاقات  نمی توان دعوای ملاقات فرزند را مطرح کرد.

 

 مجازات ممانعت از ملاقات با فرزند: 

 

در بعضی از موارد ممکن است حق ملاقات با فرزند برای یکی از پدر یا مادر به دلیل اینکه ممکن است خطرات و آسیب هایی به طفل وارد شود یا طفل را در شرایط ناگوار و نادرست نگهداری کند سلب شود.

 

بخشی از این موارد به شرح زیر است:

 

1-بیماری حاد و مسری که پدر یا مادر دارد.

 

2-خطرات جانی که ممکن است از سوی پدر یا مادر برای فرزند ایجاد شود.

 

3-مواردی که بر حسب نظریه پزشکی قانونی از نظر روانی و روحی و اخلاقی ملاقات با فرزند صحیح نباشد.

 

ملاقات فرزند

 

 تعیین مکان ملاقات با فرزند: 

 

تعیین مکان ملاقات می‌تواند به صورت توافقی بین زن و شوهر صورت بگیرد و یا اینکه در صورتی که زن و مرد با هم توافق نکنند دادگاه مشخص کند که مکان ملاقات کجا باشد که اصولا دادگاه‌ها برای اینکه مشکلی پیش نیاید کلانتری محل را محل ملاقات قرار می دهند.

 

ایا امکان افزایش ملافات با فرزند بعد از توافق امکان پذیر است؟

 

حتی اگر زن و شوهر سابقا در مورد مدت زمان و مکان ملاقات با فرزند توافق کرده باشند،تقاضای افزایش مدت ملاقات فرزند با پدر یا مادری که با او زندگی نمی کند امکان پذیر است زیرا این توافق عقد محسوب نمی شود و استمراری در آینده ندارد،

 

همچنین با رشد فرزند و بزرگ شدن او نیاز عاطفی اش بابت بیشتر در کنار پدر یا مادر باشد حس می شود.پس در صورت نیاز می تواند بدون درنظر گرفتن توافق پیشین درخواست افزایش ملاقات را داد.

 

اما اگر فرزند به سن بلوغ برسد دیگر درخواست افزایش مدت ملاقات معنایی ندارد چراکه خود فرزند می تواند تعیین کند چه مدت کنار کدام یک از پدر یا مادر خود زندگی کند.

 

مدارک لازم جهت دادخواست ملاقات با فرزند:

 

1-کارت ملی

 

2-شناسنامه

 

3-سند ازدواج یا طلاق نامه

 

نفقه فرزند در زمان ملاقات به عهده کیست: تفاوتی ندارد که حضانت فرزند با پدر است یا با مادر او ،در هر صورت نفقه فرزند برعهده پدر است و در صورت فوت پدر با جد پدری پدربزرگ او می‌باشد،

 

پدر وظیفه دارد جهت نفقه فرزند خود خوراک،پوشاک و دیگر مواردی که برای امرار معاش و زندگی فرزند لازم است را فراهم کند.و در صورتی که فرزند هم پدر و هم پدربزرگش فوت کرده باشند وظیفه پرداخت نفقه ‌اش تا زمانی که به درآمد مالی برسد به عهده مادر او است.

 

 

برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید


0939-1610222


https://amirkabirlawyers.com/

 

 

 

 


طلاق توافقی چیست – انواع و اقسام طلاق – چند نوع طلاق داریم؟

طلاق

طلاق چیست؟

طلاق یکی از راه های تمام کردن زندگی مشترک است و به معنی جدا شدن زن و شوهر از یکدیگر می باشد، زمانی که زن و شوهر به دلیل اختلافات خانوادگی یا شخصی یا ناسازگاری از سوی یکی از آنها و غیره دیگر قادر به ادامه زندگی مشترک نباشند درخواست طلاق از دادگاه را می دهند که در این صورت حقوق و تکالیفی که قبلا زن و شوهر برعهده داشتند از بین خواهد رفت.طلاق در قانون یکی از حقوق مرد است که با اراده یک طرفه مرد و از جانب او پذیرفته می شود همچنین زن هم در صورت بودن شرایط مختلفی که در این مقاله میاید می تواند از دادگاه درخواست طلاق نماید. طلاق دارای انواع مختلفی می باشد.

 

 

انواع طلاق در قانون مدنی ایران:

طلاق به دو دسته تقسیم می شود.

1-طلاق بائن

2-طلاق رجعی

 در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع و بازگشت مجدد به همسر خود وجود ندارد و رابطه ازدواج به طور کامل قطع می شود    .

اما در طلاق رجعی برعکس طلاق بائن شوهر می تواند در ایام عده رجعیه به همسر خود رجوع کند و بدون اینکه دوباره با همدیگر ازدواج کنند به زندگی زناشویی برگردند، در طلاق رجعی، رجوع کردن و بازگشت مرد به زن یک عمل حقوقی یک طرفه است و فقط از سوی شوهر اتفاق می افتد   .یعنی فقط شوهر می تواند به زن خود برگردد و از طلاق رجعی منصرف شود.

طبق قانون مرد می‌تواند هر وقت بخواهد زن خود را طلاق بدهد،یعنی قانون اختیار طلاق را به شوهر داده است. البته مواردی که زن هم می‌تواند با استفاده از آنها اقدام به طلاق کند در قانون آمده است،که با داشتن این موارد می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند .

همچنین در صورتی که زن در زندگی در عُسروحَرَج (در سختی غیر قابل تحمل) باشد می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند که اگر این مورد در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند مرد را اجبار به طلاق کند و در صورتی که اجبار مرد امکان پذیر نباشد ، زن با حکم دادگاه طلاق خود را ثبت می کند.

 برخی از موارد عسر و حرج(سختی و مشقت زندگی) زن که توسط دادگاه اثبات می شود:
1. شوهردر مدت یکسال، حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب بدون عذر موجه زندگی خانوادگی را ترک کند.
2. اعتیاد شوهر به یکی از انواع مواد مخدّر و یا مصرف مشروبات الکلی که به اساس و پایه زندگی خانوادگی آسیب بزند .
3. محکومیت قطعی شوهر به حبس پنج سال یا بیشتر.
4. ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار از سوی شوهر که با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد.
5. ابتلای شوهر به بیماری‌های روانی یا بدنی که قابل درمان نباشد به طوری که ادامه زندگی مشترک برای زن امکان پذیر نباشد.
البته ممکن است موارد دیگری هم رخ دهد که از نظر دادگاه باعث عسر و حرج و سختی و مشقت زن باشد و به همان دلایل حکم طلاق صادر کند.

طلاق توافقی


 مصادیق طلاق در قانون مدنی:

قانونگذار در سه مورد طلاق را پذیرفته است؛

الف) ماده 1029 قانون مدنی که در مورد شوهری است که غایب مفقود الاثر شده است.

ب) ماده 1129قانون مدنی که در مورد نپرداختن نفقه و ترک انفاق از سوی شوهر است.

ج) ماده 1130 قانون مدنی در مورد عسر و حرج و سختی و مشقت زن در ادامه دادن زندگی مشترک و زناشویی است.


الف) طلاق بر اساس مفقودالاثر بودن شوهر :

غایب مفقود الاثر طبق ماده 1011 قانون مدنی شخصی است که از غیبت او مدت زیادی گذشته باشد و از او به هیچ عنوان خبر و اطلاعی نباشد. که برای تحقق غیبت سه شرط لازم است:

1-غایب بودن شخص باید از اقامتگاه قانونی او باشد.

2-مدت نسبتا طولانی وزیادی از غیبت او گذشته باشد.

3-مهم ترین شرط این است که از زنده بودن یا فوت و مرده بودن غایب اطلاعی در دست نباشد، یعنی اصلا مشخص نباشد که فرد زنده است یا خیر.

همچنین ماده 1019 قانون مدنی اجازه صادر کردن حکم فوت فرضی غایب (حکم اینکه فرضا غایب مرده است که از او خبر و اطلاعی نیست) را در بعضی موارد آورده و عنوان شده که از تاریخ آخرین خبری که از زنده بودن او رسیده، مدتی بگذرد که عملا شخص در آن مدت زنده نمی‌ماند. البته این مدت در مورد افراد بر حسب سن و نوع مفقود شدن آنها متفاوت است .

و همچنین طبق ماده 1029قانون مدنی اگر شخصی چهار سال تمام غایب مفقود الاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق کند. پس به همسر غایب مفقودالاثر این حق را می‌دهد تا قبل از صدور حکم فوت فرضی شوهر، درخواست طلاق کند.

ب)خودداری شوهر از دادن نفقه (هزینه های اولیه و متعارف زندگی):

طبق ماده 1129 قانون مدنی در صورت پرداخت نکردن نفقه از سوی شوهر و یا اینکه شوهر حکم دادگاه را در مورد پرداخت نفقه اجرا نکند، زن می تواند برای طلاق به دادگاه مراجعه نماید که در این صورت شوهر به طلاق اجبار می شود. این ماده در مورد هر دو حالت «خودداری ، یعنی نپرداختن اختیاری از سوی شوهر» و «عجز یعنی عدم دارایی برای پرداخت کردن نفقه» آمده است و هر دو مورد را موجب طلاق از سوی زن می داند.
ج) عُسروحَرَج و سختی و مشقت زن:
عسر و حرجی که در این ماده آمده است به معنی سختی شدید و مشقت است.که در زمان مراجعه به دادگاه باید دلیل سختی کشیدن زن  مشخص باشد که در این صورت اگر زن بتواند طلاق بگیرد طلاق او از نوع بائن است و شوهر نمی تواند در ایام عده به زن رجوع کند مگر در طلاقی که به خاطر غایب مفقودالاثر باشد.  همچنین طبق ماده 1130 قانون مدنیدر صورتی که ادامه زناشویی و زندگی مشترک موجب عسروحرج و سختی کشیدن زن باشد، او می تواند به دادگاه مراجعه و تقاضای طلاق کند که اگر این مورد در دادگاه ثابت بشود دادگاه می تواند شوهر را اجبار به طلاق کند و در صورتی که اجبار شوهر به طلاق امکان پذیر نباشد زن با حکم دادگاه طلاق داده می شود.
نکته مهم این است که طبق قانون عسر و حرج و سختی موضوع این ماده یعنی؛ به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی برای زن با مشقّت و سختی شدید همراه باشد و تحمل آن  برای زن مشکل باشد ، موارد بسیار زیادی را در بر می گیرد که به چند مورد آن در بالا اشاره شد.

بطور مثال در یک رای صادر شده از دیوان عالی کشور چنین عنوان گردیده است: در صورت عدم رابطه جنسی و باکره بودن زوجه (خانم) در مدت زمان طولانی پس از ازدواج، عسر و حرج زوجه امری مسلم می باشد.

مراحل طلاق:

1- برای ارایه دادخواست طلاق یا باید به یکی از دفاتر خدمات قضایی مراجعه کرد و یا به یک وکیل دادگستری ، وکالت اعطا نمود تا وکیل دادخواست لازم را ثبت نماید.

2-در دادخواست طلاق باید مشخصات طرف مقابل و اقامتگاه او آمده باشد و خواسته و بهای آن و تعهدات و جهات آن تعیین شود.

3-در دادخواست طلاق باید درخواست خواهان مشخص باشد و تمبر ابطال شود.

 

طلاق از سوی اشخاص به سه نوع تقسیم می شود:

1-طلاق از سوی مرد

2-طلاق از سوی زن

3-طلاق توافقی

 

الف) طلاق از سوی مرد:

طبق قانون اختیار طلاق با مرد است و هر زمان که اراده کند می تواند بدون هیچ دلیلی درخواست طلاق را به دادگاه بدهد و راضی نبودن زن مانع رای طلاق نمی شود، اما حقوق مالی زن از بین نمی رود و بر عهده مرد باقی می ماند و هر دلیلی هم برای طلاق داشته باشد باید مهریه ، اجرت المثل ایام زوجیت ، نفقه سابق ، و حتی نِحله را به زن پرداخت کند. همچنین زن می تواند از قاعده تنصیف دارایی استفاده کند و نصف اموالی را که شوهر در ایام زندگی مشترک بدست آورده را بنام خود کند. پس از دادخواست طلاق از سوی شوهر؛ دادگاه رای عدم امکان سازش صادر می کند که در این صورت مرد سه ماه فرصت دارد تا با آن رای به دفتر اسناد رسمی مراجعه کند و رای طلاق را ثبت کند در غیر این صورت دیگر رای صادره اعتباری ندارد.

طلاق از سوی مرد فقط در عقد دائم است و در عقد موقت یا همان صیغه طلاق از سوی شوهر پذیرفته نمی شود.

درواقع در صیغه طلاقی وجود ندارد و شوهر یا باید مدت را به زن ببخشد و یا منتظر بماند مدت باقی مانده تمام شود که در هر دو صورت نیازی به تایید دادگاه نیست.

پرونده طلاق چه از سوی مرد باشد و چه از سوی زن در صورتی که در آن اعتراضی رخ بدهد، دارای سه مرحله است:

1-دادگاه بدوی

2-دادگاه تجدیدنظر

3-دیوان عالی کشور

که با اعتراض هر یک از طرفین یعنی زن یا شوهر به مرحله بعدی می رود،حتی اگر اعتراض او بدون دلیل موجه باشد دادگاه بالاتر موظف به رسیدگی است.

نوع طلاقی که مرد درخواست می دهد طلاق رجعی است.طلاق رجعی یعنی اینکه مرد در مدت سه ماه عده می تواند به همسر خود رجوع کند و برگردد که در این صورت طلاق از بین می رود.مگر اینکه زن دوشیزه و باکره باشد که در این صورت طلاق از نوع بائن است و امکان رجوع وجود ندارد.

طلاق

 

مهریه زن در طلاق از سوی مرد:

در هیچ فرضی حتی اگر درخواست طلاق دلیل موجه داشته باشد و زن بهر دلیلی در دادگاه حاضر نشده و از حق خود از جمله مهریه دفاع ننماید و حتی در فرض اینکه رای طلاق غیابی صادر شده باشد ، مهریه زن از بین نمی رود.فقط اگر بین زن و شوهر نزدیکی رخ نداده باشد و زن باکره و دوشیزه باشد در هنگام طلاق مهریه خانم نصف می شود.

همچنین اگر مهریه از نوع عندالاستطاعه باشد پرداخت آن زمانی امکان دارد که مرد توانایی مالی برای پرداخت را داشته باشد. اما اگر از نوع عندالمطالبه باشد به محض درخواست زن مرد ملزم به پرداخت خواهدبود و اگر مرد توان پرداخت یکجا را نداشته باشد ، پس از قطعیت حکم طلاق ، دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را تقدیم دادگاه صادرکننده رای کند.

 

تنصیف دارایی در طلاق از سوی مرد:

اگر مردی شرط تنصیف دارایی مندرج در عقدنامه را امضا کند،علاوه بر مهریه در هنگام طلاق به درخواست مرد باید تا نصف اموال و دارایی را که در زمان زناشویی به دست آورده یا معادل ریالی آن را به زن پرداخت کند.

ب) طلاق از سوی زن:

در صورتی که زن درخواست طلاق دهد باید با همراه داشتن سند ازدواج یا رونوشت آن،شناسنامه و کارت ملی به دفترخدمات قضایی یا به وکیل پایه یک دادگستری مراجعه کند و دادخواست طلاق از سوی زن را ثبت کند.

که در این صورت دادگاه رسیدگی کننده می تواند دادگاه محل سکونت زن یا مرد باشد.

 

به نظر برای طلاق از سوی زن چهار راه وجود دارد:

1-طلاق توافقی رخ دهد 2-طلاق با داشتن وکالت در طلاق. 3-طلاق با اثبات یکی از شرط های 12گانه ای باشد که در سند ازدواج به صورت چاپی آمده باشد که زن می تواند وکیلِ در طلاق از سوی همسر خود ، همراه با قبول بذل باشد. 4- اثبات عسروحرج و سختی و مشقت زن که با استناد به ماده 1130 قانون مدنی می باشد.

عمده ترین مواردی که زن با آن موارد دارای عسروحرج است از جمله:اعتیاد داشتن شوهر،پرداخت نکردن نفقه از سوی مرد حداقل به مدت شش ماه،مریضی سخت شوهر که معمولا درمانی ندارد،مریضی های جنسی و مقاربتی،ترک زندگی از سوی مرد،توانا نبودن مرد برای آوردن فرزند،ازدواج دوباره مرد بدون رضایت زن، محکومیت مرد به زندان بیش از پنج سال یا ارتکاب جرمی که برخلاف شان زن باشد، رفتار نادرست مرد با زن مانند ضرب و جرح و زدن زن ، تهیه نکردن منزل، خیانت کردن و داشتن رابطه نامشروع مرد، کراهت شدید زن به طوریی که نتواند مرد را تحمل کند، رها کردن زندگی از سوی مرد، نداشتن رابطه جنسی برای مدت غیرمتعارف یا طولانی، مشکلات زناشویی از سوی مرد و...

 

شرایط طلاق به درخواست زن باکره و دوشیزه:

در طلاق برخلاف عقد، زن نیازی به اجازه پدر یا جدپدری ندارد.

مهریه زن باکره و دوشیزه در هنگام طلاق نصف می شود.

 

طلاق از طرف زن و حضانت فرزند مشترک:

اگر زن و مرد ضمن طلاق توافقی یا یک طرفه برای حضانت فرزند مشترکشان با هم توافق کنند مطابق همان توافق عمل می شود و اگر توافق نداشته باشند حضانت فرزند طبق قانون است.

طبق  قانون نگهداری اطفال ، هم حق و هم تکلیف پدر و مادر است و اگر هر یک از آنها  از تکلیف حضانت خودداری کند یا کوتاهی کند مطابق قاانون حمایت خانواده برای آنها ضمانت اجرای کیفری درنظر گرفته می شود.

طبق قانون حضانت فرزند تا پایان 7 سالگی با مادر و پس از آن تا پایان سن بلوغ با پدر است.

بعد از هفت سالگی در صورت پیش آمدن اختلاف بین پدر و مادر حضانت طفل با تشخیص دادگاه است.

استرداد جهیزیه در طلاق از سوی زن:

زن باید برای مطالبه و استرداد  جهیزیه خود دادخواست جداگانه بدهد و دادگاهی که به طلاق آنها رسیدگی می کند وظیفه ای بر تعیین تکلیف جهیزیه زن ندارد. اما اگر مرد مخالفتی با طلاق نداشته باشد ممکن است قاضی اقدام به تنظیم گزارش اصلاحی کند و تکلیف جهیزیه را در آن مشخص کند.

 طلاق

اجرت المثل در طلاق از سوی زن:

در طلاق به تقاضای زن دادگاه در مورد اجرت المثل اظهار نظری نمی کند چونکه اجرت المثل خواسته مستقل و جداگانه ای است و باید در دادخواست مستقل خواسته شود.و تنها زمانی می توان به هر دو باهم رسیدگی کرد که طلاق به درخواست زن باشد و در دادگاه با موافقت مرد به طلاق توافقی تبدیل شود که در این صورت قاضی با صدور گزارش اصلاحی نسبت به آن مورد هم اظهار نظر می کند .

 

ج) طلاق توافقی:

در طلاق توافقی زن و مرد به هر دلیلی به این تفاهم و نتیجه رسیده اند که از یکدیگر جدا شوند. در طلاق توافقی هر توافقی که بین آنها باشد مورد قبول دادگاه قرار میگیرد. (از جمله مورد توافقاتی که دو طرف می توانند انجام دهند مواردی همچون مهریه، نفقه، جهیزیه، حضانتو ملاقات فرزند و غیره است که در رای دادگاه به آن موارد هم اشاره می شود.

 

مدارک لازم جهت ثبت طلاق توافقی:

1-کارت ملی زن و شوهر

2-شناسنامه زن و شوهر

3-اصل سند ازدواج یا رونوشت سند ازدواج

در صورتی که اصل سند ازدواج مفقود و گم شده باشد و در دسترس نباشد باید رونوشت آن را از دفترخانه ای که عقد در آن انجام شده دریافت کنند.

 

مراحل طلاق توافقی:

1-ثبت دادخواست طلاق به صورت توافقی از سوی زن و مرد

2-شرکت در جلسات طلاق توافقی

3-تعیین داور از طرف زن و مرد یا انجام جلسات مشاوره برای تعیین علت طلاق و ارایه گواهی داور و مشاور.

4-انجام آزمایش بارداری و داشتن گواهی عدم بارداری برای صدور رای

5-داشتن گواهی عدم سازش و مراجعه به دفاتر اسناد رسمی طلاق و ثبت طلاق

 

مشاوره در طلاق توافقی:

شرکت در جلسات مشاوره برای زن و مرد اجباری است و زن و شوهری که درخواست طلاق توافقی دارند باید در سامانه تصمیم ثبت نام کرده و در این جلسات مشاوره شرکت کنند.

در این جلسات به صورت یک به یک از زن و شوهر تست های روانشناسی گرفته می شود و دلیل جدایی و طلاق را از آنها سوال میکنند،این جلسات معمولا بین 4 تا 6 جلسه می باشد که در نهایت پس از اینکه برای آنها مورد قبول قرار گرفت که امکان ادامه زندگی وجود ندارد رای عدم امکان سازش صادر می نمایند.

 

وکالت در طلاق یا حق طلاق:

وکالت در طلاق از حقوق مرد است ولی او می تواند در ضمن عقد و یا پس از آن در دفترخانه اسناد رسمی این حق را به زن هم بدهد،تا به جای او بتوانند وکیل گرفته تا در مراحل اداری طلاق حاضر شوند.

حق طلاق برای اینکه دارای اعتبار کافی باشد باید پنج شرط در آن رعایت شود:

1-به صورت بلاعزل باشد

2-نامحدود و بدون تاریخ باشد

3-حق توکیل به غیر را داشته باشد تا زن بتواند وکیل بگیرد

4-حق اسقاط تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی را داشته باشد تا زن بتواند بعد از صدور حکم طلاق به دفترخانه برود و صیغه طلاق انجام شود.

5-قبول بذل در وکالت در طلاق آمده باشد تا زن بتواند به جای مرد قبول بذل کند.

 

مهلت اجرای حکم طلاق به صورت توافقی:

طبق قانون مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه از تاریخ ابلاغ رای فرجام خواهی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است و مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه از تاریخ صدور آن است.

در صورتی که مرد برای ثبت طلاق در دفترخانه حاضر نشود صیغه طلاق جاری و ثبت می شود و سپس به زوج ابلاغ می شود.

مهلت عدول از طلاق توافقی:

چنانچه زن و مرد با توافق همدیگر دادخواست طلاق توافقی را ثبت کرده باشند، تا زمانی که دادنامه بدوی به قطعیت نرسیده باشد، عدول از توافق صورت گرفته از طرف هر یک ازآنها مانع قانونی ندارد و صحیح است و به آن ترتیب اثر داده می شود. پس زن و مرد هنگام رسیدگی می توانند از دادخواست طلاق توافقی عدول و برگشت کنند و دادگاه هم باید به آن ترتیب اثر دهد و مورد قبول قرار گیرد.

 

برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید


0939-1610222


https://amirkabirlawyers.com/


 

 


اعسار چیست و به چه کسی اعصار گفته می شود

 

اعسار یعنی اینکه شخص توانایی پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهی خود را به طلبکار نداشته باشد، و یا اینکه توانایی پرداخت را دارد اما به اموال و دارایی های خود دسترسی ندارد  تا بتواند از طریق آنها بدهی خود را پرداخت کند.

شرایط اعسار:

شخص برای اینکه بتوانند ادعای اعسار خود را ثابت کند باید دارای شرایطی باشد از جمله:

1- مال یا دارایی کافی برای پرداخت بدهی خود را نداشته باشد.

2- تاجر نباشد.

3-مشغول کاری نبوده و درآمد ثابت نداشته باشد.

4- اگرشخص دارای اموال و دارایی باشد باید به اموال خود دسترسی نداشته باشد.

 

شخص می تواند در صورتی که شرایط بالا را داشته باشد با مدارک زیر به دادگاه دادخواست اعسار بدهد:

 1-لیست کاملی ازتمامی اموال منقول مانند خودرو، تلفن همراه، طلا را ارایه دهد

2-لیست کاملی از تمامی اموال غیر منقول مانند زمین، ملک، آپارتمان و خود را ارایه دهد.

3-لیست کاملی از مدارک شغلی و درآمدی خود مانند فیش حقوقی، بیمه بیکاری، گواهی اشتغال به کارو تمامی صورتحساب های بانکی را ارایه دهد.

 4-شهادت کتبی دونفر شهود که اعسار شخص را تایید کنند را اضافه نماید.

 

شرایط پذیرش شهادت شهود در دعوای اعسار:

شرایط استشهادیه  از پرداخت بدهی (محکوم به):

1-شغل شخص

2-نحوه درآمد و گذراندن زندگی شخص معسر

3- مدت زمانی اشنایی شهود با شخص معسر

به صورتی که بتواند نسبت به وضعیت زندگی مدعی اعسار اطلاع کافی داشته باشد، و شهادت دهد که او به جز مستثنیات دین هیچ مالی ندارد تا بتواند ازطریق آن بدهی خود را پرداخت کند.

 

انواع اعسار یا توجه به موضوع و زمان بندی آن:

الف) اعسار از هزینه دادرسی:

 شخص معسرکسی است که به دلیل نداشتن اموال یا عدم دسترسی به اموال خود موقتا نمی تواند دیون (بدهی) خود را پرداخت کند.که با تقدیم دادخواست مستقل اعسارو با موافقت دادگاه، اگر اموالی به غیر از مستثنیات دین نداشته باشد، می تواند از تمام هزینه های دادرسی یا بخشی از آن نپردازد.

     هزینه دادرسی شامل:

هزینه‌های ثبت دادخواست،

هزینه‌های کارشناسی،

هزینه‌های تمبر،

هزینه‌های حق الوکاله و غیره است.

 دادگاه صالح به رسیدگی دعوای اعسار از هزینه دادرسی، دادگاهی است که دعوای اصلی در آن مطرح است.

 

ب) اعسار از پرداخت هزینه های محکوم به:

زمانی که شخص محکوم به پرداخت بدهی شود اما نتواند آن را پرداخت کند، می تواند دادخواست اعسار از پرداخت بدهی (محکوم به) به دادگاه بدهد. در این صورت شخص معسر باید ظرف سی روز دادخواست اعساراز پرداخت بدهی(محکوم به) را ثبت کند. در این صورت شخص می تواند تا تعیین تکلیف نهایی نسبت به قبول یا رد اعسار خود از پرداخت کامل بدهی جلوگیری کند. ،و اگر شخص از نظردادگاه معسر شناخته شود به حکم دادگاه پرداخت بدهی قسط بندی می شود

.همچنین خواهان می تواند به موضوع اعسار اعتراض کند که در این صورت اگر مشخص شود مدعی اعسار در واقع معسر نیست،دادگاه می تواند علاوه بر رد قبول اعسارقبلی ایشان،شخص را به حبس تعزیری درجه هفت محکوم کند.

دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی، دادگاهی است که به دعوای اصلی رسیدگی می کند.

پ)اعسار موقتی: یعنی شخص در حال حاضربه دلیل موارد خاصی مانند تصادف کردن یا ازدست دادن شغل و... معسر است که در این صورت از پرداخت هزینه معاف می شود اما هر زمان که تمکن مالی پیدا کند، باید هزینه دادرسی را بپردازد.

ت) اعسار دائمی:اگر وضعیت بدهکار در آینده هم بهبود پیدا نکند اعسار او دایمی است

 

شرط داوری در قرارداد :

اگر در دعوایی شرط داوری وجود داشته باشد و شخص اعسار بزند قرار رد دعوی صادر می شود زیرا اگر در دعوا شرط داوری تعیین شده باشد طرح هرگونه دعوای ناشی از قرارداد در مورد اعسار و دعوی مطالبه وجه، دلیل قانونی ندارد بنابر همین موضوع قرار رد دعوا صادر می شود.

 

درخواست اعسار از پرداخت مهریه:

 قبل از مشخص شدن اموال و دارایی شوهر (زوج)  برای دریافت مهریه، درخواست اعسار از پرداخت مهریه از جانب ایشان پذیرفته نمی شود،چرا که ممکن است دارای اموالی باشد که مانع قبول اعسار شوهر(زوج) شود.

اما اگر شوهر(زوج) دارای اموال و دارایی نباشد و توانایی لازم را برای پرداخت مهریه نداشته باشد می تواند درخواست تقسیط مهریه کند،که این مورد دادگاه خانواده تصمیم گیری می کند.

 

اعسار از پرداخت دیه:

در قانون برای پرداخت دیه مهلت هایی مشخص شده است،اما این موضوع مانع این نمی شود که دادگاه درخواست اعسار را از سمت شخص نپذیرد. .و همچنین اعسار از طرف بدهکار(محکوم)  مانع توقیف اموالی که معرفی می شود نیست وطلبکار (محکوم له) می تواند اموال قابل توقیفی را برای دریافت دیه به دادگاه معرفی کند.

 

برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید

0939-1610222




https://amirkabirlawyers.com/

 


درخواست وکیل

وکیل معاضدتی | شرایط درخواست وکیل معاضدتی - تعیین

اختلافات و بی مهری ها و بی عدالتی هایی که در جوامع امروزی وجود داشته سبب آن شده که افراد برای احقاق حق و حقوق خود، دعوی های خانوادگی، کیفری و حقوقی خود را به دادگاه ها و دادسراها انتقال دهند تا بلکه از طریق قاضی و با درخواست وکیل و گرفتن مشاوره از وکیل، نسبت به رسیدن حق و حقوق خود امیدوار باشند.

درخواست وکیل برای امور ملکی

ملک و املاک جزو اموال غیر منقولی است که در صورت وجود مشکلات حقوقی و عدم انجام دفاعیه به موقع سبب به وجود آمدن خسارت و زیان های مادی و غیر مادی برای فرد ذینفع در امتیازات ملک می شود. از جمله مشکلاتی ملکی که حضور و درخواست وکیل را ضروری می نماید عبارت اند از:

  • فروشنده ملک خریداری شده را به خریدار تحویل ندهد.
  • فروشنده و یا خریدار از حضور در دفتر خانه های رسمی برای تنظیم سند رسمی امتناع ورزد.
  • زمانی که درخواست وکیل بابت تغییرات انجام شده در خصوص ملک فروخته شده باشد.
  • هنگامی که مستاجر در موعد مقرر ملک، صاحب ملک را تخلیه نکرده باشد.

و دیگر مواردی از این قبیل سبب می شود که فرد برای مشکلات حقوقی به وجود آمده در امور ملکی، خواسته خود را در خصوص درخواست وکیل عملی کند.

درخواست وکیل برای دعاوی خانوادگی

دعوی های خانوادگی از جمله مهریه، طلاق، نفقه، درخواست تمکین و عدم تمکین زوجه، حضانت فرزند مشترک، استرداد هدایای نامزدی و دوران عقد و امثال این موارد، نیاز به یک وکیل متخصص و با تجربه را لازم و ضروری کرده است. چرا که دعوی های خانوادگی از جمله حساس ترین و مهم ترین دعوی هاست که در صورت آگاه نبودن به حق و حقوق، احتمال تضییع و ضایع شدن طرفین دعوی وجود خواهد داشت.

درخواست وکیل برای تنظیم قراردادها

حساسیت و پیچیدگی فراوانی  که در تنظیم قرارداد ها وجود دارد نیاز به یک وکیل قرارداد را الزامی کرده است چرا که در بیشتر مواقع ناآگهی طرفین قرارداد برای تنظیم قرارداد سبب بروز خسارت های جبران ناپذیری برای آنان می شود. بنابراین برای جلوگیری از دوندگی های بعدی برای احقاق حق از دست رفته در دادگاه ها، مشاوره و راهنمایی گرفتن از یک وکیل متخصص تنظیم قرارداد می تواند بهترین راهکار باشد. اما برخی از درخواست وکیل ها که بابت تنظیم قرارداد ها وجود دارند عبارت اند از:

  • درخواست وکیل برای تنظیم قرارداد اجاره اماکن مسکونی
  • درخواست وکیل برای نحوه تنظیم قرارداد برای خرید و فروش املاک
  • درخواست وکیل تنظیم قراردادهای ساخت و ساز ساختمان و املاک
  • درخواست وکیل برای تنظیم قرارداد های مشارکتی

درخواست وکیل برای شکایت از صاحب کار

گاهاً پیش می آید که حق و حقوق یک کارگر یا کارگرانی از جانب صاحب کار به علت عدم توجهه صاحب کار پایمال می شود و گاهاً از بین خواهد رفت. بنابراین کارگرانی که قصد شکایت از صاحب کار خود دارند می توانند درخواست وکیل خود را در سامانه حقوقی دادسان ثبت کرده و با مشورت گرفتن از وکلای متخصص این سامانه راه و روش احقاق حق خویش را در دادگاه بیاموزند.

درخواست وکیل برای فروش املاک مشاع

از آنجایی که املاک مشاع دارای چندین مالک می باشد فروش آن می تواند دردسر ساز باشد از آن جهت که در صورت عدم رضایت دیگر شرکا، فرد فروشنده ملک مرتکب جرم فروش مال غیر شده و باید در خصوص این جرم انجام شده پاسخگو باشد بنابراین برای جلوگیری از این نوع جرایم مشاوره و درخواست کمک از وکیل می تواند چاره ساز باشد.

درخواست وکیل برای شکایت از قاضی

قاضی از جمله مشاغل حساس و مهم هر جوامع انسانی است. وجود هر گونه تخلف و کوتاهی در قضاوت قاضی تاوان سنگین و خسارت جبران ناپذیری برای طرفین پرونده خواهد داشت. لذا در صورت وجود تخلف قضات، فرد مدعی می تواند از قاضی متخلف با استناد با دلایل محکم و محکمه پسند شکایت کند.

درخواست وکیل برای شکایت از بنگاه املاکی

بنگاه های املاکی یا مشاور املاکی جزء اماکنی هستند که افراد عموماً برای خرید و فروش املاک و ساختمان ها و یا اجاره دادن اماکن خود به این مکان ها برای تنظیم مبایعه نامه و یا دریافت کد رهگیری ملک و املاک مراجعه می کنند. اما وجود تخلفاتی که از جانب بنگاه دار در خصوص جعل اسناد و فریبکاریی که از این بابت می تواند برای خریدار یا فروشنده به وجود بیاورد سبب شده که راه شکایت از بنگاه دار با درخواست وکیل و مشاوره گرفتن از وی باز باشد.

درخواست وکیل برای پیگیری حکم جلب

حکم جلب خوانده یا متهم، حکمی است که باید از طرف مراجع قضایی صادر بشود و عموماً در برخی دعاوی به درخواست فرد خواهان یا شاکی پرونده می باشد. این حکم زمانی تقاضا داده می شود که فرد خوانده در خصوص بدهی های خود یا تخلفات انجام داده در دادگاه خوانده شده حضور پیدا نکند. بنابراین شرایط حکم جلب باید وجود داشته باشد تا فرد مدعی حکم جلب بتواند از طریق درخواست وکیل پیگیری کند.

درخواست وکیل برای تنظیم نامه تقسیم ارث و میراث

اختلافاتی که بر سر تقسیم اموال ماترک صورت می گیرد کم از اختلافات دیگر دعاوی نیست. چرا که عموماً در بین وراث اختلاف بر سر نحوه تقسیم و یا نحوه فروش اموال موروث است. بنابراین اگر تقسیم و میزان سهم هر یک از وراث از طریق فردی عالم و متخصص صورت نگیرد امکان اینکه این دعوی به نتیجه ی مطلوبی ختم نشود بیش از پیش می شود برای همین وراث می تواند با محول کردن تنظیم نامه ارث و میراث موروث متوفی به وکیل خیال خویش را از درگیری های بعدی آسوده نمایند.

درخواست وکیل برای توقیف سرقفلی

توقیف سرقفلی می تواند به علت های گوناگون باشد ولی دعوی که برای این توقیف شناخته تر می باشد توقیف سرقفلی برای مهریه است، دینی که در صورت عدم پرداخت توسط زوج منجر به توقیف اموال مادی وی می شود. اما از آنجایی که نحوه توقیف سرقفلی برای زوجه بستانکار قابل فهم نمی باشد زوجه می تواند با درخواست وکیل توقیف سرقفلی برای مهریه، کار توقیف و رسیدن به دین خویش را به وکیل متخصص بسپارد.

درخواست وکیل برای اثبات مالکیت با سند عادی

مالکیت املاک یا می تواند با اسناد رسمی صورت بگیرد یا با اسناد عادی، میزان جعل و تقلبی که در اسناد عادی صورت می گیرد بیش از اسناد رسمی است چرا که اسناد رسمی اسنادی هستند که در دفاتر اسناد رسمی ثبت شده در حالی این اتفاق برای اسناد عادی وجود نداشته، بنابراین وجود چنین امری باعث شده که اثبات مالکیت با سند عادی برای افراد ذینفع در مالکیت بدون درخواست وکیل و حضور او در دادگاه سخت باشد.

درخواست وکیل برای شکایت از جرایم اینترنتی

کلاهبرداری های اینترنتی و برداشت های غیر مجاز اینترنتی که امروزه اتفاق میفتد سبب شده که میزان اعتماد افراد به دنیای مجازی اینترنتی کمتر شود و گاهاً نیز از بین برود. بنابراین درخواست وکیل و مشاوره گرفتن از او برای آگاهی یافتن از نحوه شکایت و نحوه ی رسیدن به حق از دست رفته برای افراد بزه دیده می تواند مثمر ثمر باشد.

زمان درخواست وکیل

مشکلات اقتصادی و دستمزدی که وکلا برای موکل ها در نظر می گیرند سبب شده تا زمان درخواست وکیل در بین کاربران و افراد مدعی دعوی متفاوت باشد به این صورت که گاها افراد از همان ابتدا اقامه دعوی خود را به وکیل محول می کنند و تمام کارهای قضایی و دادگاهی خویش را به او می سپارند یا اینکه در میانه دادرسی یا انتها ی دادرسی، درخواست وکیل از سوی کاربر صورت می گیرد. اما همیشه جلوی ضرر گرفتن خود یک منفعتی است برای کاربر، چرا که بارها در مراجع قضایی دیده شده که افراد به دلیل عدم آگاهی به قوانین و علم حقوق، حق خویش را از دست داده و برای رسیدن به حق خود جهات اشتباه دیگری را انتخاب کرده اند. برای همین پیشنهاد معقولی که در خصوص زمان درخواست وکیل می تواند به شما عزیزان گفته شود این هست که موضوع دعاوی خانوادگی، کیفری، ملکی، حقوقی خود را از همان ابتدا با یک وکیل متخصص و عالم در میان بگذارید و اجازه ندهید به علت عدم آگاهی تضییع حقی صورت بگیرد.

امتیازی که دادسان برای سامانه درخواست وکیل انجام داده است چیست؟

ما در مطلب قبل بیان داشتیم که دستمزد وکلا از جمله علت هایی است که باعث شده درخواست وکیل در همان ابتدای اقامه دعوی در دادگاه ها و یا در ابتدای تنظیم قرارداد های مختلف صورت نگیرد. اما همیشه راحلی برای هر امر مشکل ساز وجود داشته و هست. و آن این است که دادسان به علت ارسال رزومه و دستمزد چند وکیل متخصص برای هر کاربرِ خواهان وکیل در این سامانه و اطلاعی که وکلای دادسان در این مورد داشته اند، سبب شده به علت ایجاد فضای رقابتی که در بین وکلا به وجود آمده، وکلا قیمت معقول و به صرفه ی را بابت خدمات حقوقی خود ارائه دهند و وجود این ویژگی در دادسان باعث شده تا کاربر بعد از مقایسه قیمت ها، وکیل متخصص حوزه کاری خویش را متناسب با میزان درآمد خویش انتخاب نماید.

شرایط دادسان برای درخواست وکیل

برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله

  • رزومه و قیمت پیشنهادی از چند وکیل
  • هزینه مشاوره اولیه
  • پیشنهاد متنی از چند وکیل متخصص کار خود
  • امتیاز سایر کاربران به وکلا

را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.

 

برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید

0939-1610222

 

https://amirkabirlawyers.com/